شجر از سالار عقیلی هم کمتره

نویسنده: آقای علیزاده (به گفته دوستان احتمالا استاد پرویز مشکاتیان)

یک قانون طبیعی وجود دارد که انسان به آنچه منع میشود یا کمتر بدست می آورد حریص تر است. و یک اخلاق دیگر هم در خیلی از ایرانیها به نظر من شاید وجود داره که همیشه دنبال خبرهای پرهیجانند.آقای شجریان همواره از این دو اصل برای منافع خود و محبوبیت به شدت حسن استفاده را کرده اند. ایشان به خوبی میدانند که اگر در بحبوحه تحولات خودجوش مردمی توجه محافل خبری را با یک اظهارنظر تند به خود جلب کنند چقدر موثر است. اینهایی که مینویسم نظرات شخصی من است و قصد تخریب ایشان را هم ندارم ولی تا الان تمام برداشتهایم درست بوده و هرجا من انتقادی نوشتم از این هنرمند آواز متعصبین به من بدون هیچ دلیلی حمله کرده و حاضر به ادامه بحثهایی که از طریق ایمیل با آنان میکردم نشدند و با الفاظی چون "با احق نمیشود بحث کرد" از زیر بار خیت شدن فرار کرده اند و یا صاحبان وبلاگها نظرات انتقادی بنده را فیلتر میکردند.میدانید جرا؟این برمیگردد به حس رستم جویی ایرانیان که همواره دنبال سلطان در رشته خاصی هستیم:سلطان آواز=شجریان، سلطان فوتبال=علی کریمی، سلطان سیاست=موسوی و سایر سلطانها که شاید هیچکدام لیاقت این سلطانیت را نداشته باشند و با چاشنی کردن تعصب جای بحث و انتقاد رو هم به این سلطانها را میبندیم.هیچکس در هر رشته از تمام جهات کامل نیست و بیاییم مانند آمریکاییها معتقد به تیم ورک یا کار گروهی باشیم.بگذریم گفتم که آقای شجریان از این بلبشوی انتخاباتی استفاده کرد و در یک مصاحبه نه چندان صریح صدای خود را صدای خس و خاشاک نامید و بار دیگر از صدا و سیما خواست آثارش را پخش نکنند الا ربنا. حال جای سوال اینجاست که 90 درصد آثاری که در صدا و سیما پخش میشود از کارهای برنامه گلهای استاد است که حق تولید و پخش وغیره متعلق به رادیو تلویزیون ملی ایران و بعد انقلاب متعلق به صدا و سیمای کنونی است و شجریان حقوق خود را به عنوان کارمند صدا و سیما دریافت کرده و حقی ندارد.بگذریم که با زیرکی خاصی بی بی سی با پخش سرود سپیده اینطور القا کرد که منظور ترانه های انقلابی است و خود شجریان هم گفتند که ترانه های من هیچ سنخیتی با اوضاع کنونی ندارد و با اینکار به شجریان رو دست زد و او متوجه نشد و اون مقاله کیهان هم همین را آتو گرفت. اگر هم پخش همزمان تصنیف سپیده با جمله عدم سنخیت که شجریان اعلام کرد آگاهانه بوده و شجریان هم میدانسته پس شجریان را میتوان حامی مخالفان احمدی نژاد دانست ولی اینهم چیزی است که معلوم نیست.شجریان باز به نتیجه دلخواهش رسید و آن قرار گرفتند در صدر خبرها و وبلاگها و روزنامه ها بود و این خبر که ورد مجالس که "آی شنید شجریان دوباره به صدا سیما اعتراض کرده!!!!" و این در حالی بود که با این آلبوم های ضعیف آخرش که حتی از پس یک بازخوانی هم برنیامده بود (مخصوصا تصنیف "دیدی ای مه"گلهای 176 که به گل به مستان معروف بود که به رهبری ارکستری استاد صبا و با پیش درآمد و سلوی مهدی خالدی به نهایت زیبایی و با کیفیت ضبط خوب هم موجود بود)داشت در مقابل خوانندگان جوان کنار میرفت و همایون شجریان هم کمتر از طرف آهنگسازان مورد توجه قرار گرفته بود خواست با این طرفند روح جدیدی بدمد بر پیکره بی جان آواز خود و پسرش.
------
اگر ذره ای حقانیت دارد همایون شجریان هم باید همین درخواست را بکند تا ببینیم معروف میشود-----نخیر همایو درخواست نکرده و صدایش همین الان دارد از صدا و سیما پخش میشود پس پسر استاد صدایش برای خس و خاشاک نیست و من اگر جای استاد بودم اگر اعتقاد قلبی به حرفم داشتم که من عاشق مردمم با پسرم که به مردم پشت کرده دیگر روی سن نمیرفتم. هروقت همایون هم همین درخواست را کرد آنوقت مطمئن باشید بزرگترین اشتباه رو کرده چون او که شجریان پدر نیست که چنان اعتبار شناخته شده ای را کسب کرده باشد(البته به ناحق).آقای شجریان تا آخرین لحظات متعهد به نظام پهلوی بود و وقتی که گروه موسیقیون مذهبی از او خواستند که بین "مرکز حفظ و اشاعه"(با تمایلات مذهبی) و رادیو (حکومت پهلوی) باید یکی را انتخاب کند رادیو را انتخاب کرد و با داریوش صفت رابطه شان تاریک شد ولی در لحظات اوج انقلا همین کاری که الان میکند را کرد و در زیر زمین ترانه انقلابی ضبط کرد و خود را از سرنوشت خوانندگانی چون ایرج و گلپا نجات داد و از طرفی آشنایی آیت الله خامنه ای با پدر ایشان در مشهد و شناخت از خوانواده مذهبی ایشان باعث شد(این دو عامل)که ایشان به عرصه آواز بگردند وگرنه ایشان را گفته بودند در یک اداره کشاورزی کار کند و آواز را فراموش کند و شدند تنها خواننده گلهایی بعد انقلابی که شناخته شده بودندو مطرح و در نبود سایر اساتید و عطش موسیقی در فضای بسته آن زمان و رفتار توام با ناز ایشان از ایشان به سرعت یک چهره کاریزمای آوازی ساخت. مردم فقط برای شجریان بلیط میخریدند و ایشان هم از ارزانترین نوازندگان استفاده میکردند که حداکثر سود را داشته باشد و به اینکار میگفتند جوانپروری و میدان دادن به جوانان. الان طوری شده که اگر کسی بگوید شجریان استاد من است یا من از نوارهای ایشان استفاده کرده ام جامعه سلطانپرست این خواننده را دوست میدارد و هرچه این نزدیکی بیشتر دوست داشتن هم بیشتر. و به همین دلیل است که هیچ آوازخوانی چیزی جز خوبی و اظهار شاگردی چیزی نمیگوید. باید بگویم در تعلیم شاگردان هم ایشان همه را به دستگاه تقلید تبدیل کردند الا پسر خودش و در یکجا با زیرکی در مصاحبه با یک تلویزیون بیگانه گفتند دو نفر هستند که از همه بهترند و تمام رموز آواز را به پایان برده اند یکی "سینا سرلک" و دیگری "همایون شجریان"در حایکه ایرج بسطامی، علی جهندار، صدیق تعریف و بسیاری دیگر که خود کلی بارشان بود کنار زده شدند علت این بو که هدف "همایون"بود و نفر بدی برای این انتخاب شده بود که کسی شک کند که استاد تبعیض قائل است بنابراین سعی کرده یک حریف دست و پا بسته و تقریبا نابلد را رقیب همایون کند که از قضا سینا سرلک بر اساس همین تشویق، روحیه دو چندان گرفت و موفق تر هم شاید شد. یک واقعیت است که اکنون "سالار عقیلی" در حالی که شاگر د صدیق تعریف بوده الان خیلی بهتر از همایون است و ازدواجش با شاگرد مکتب مرتضی محجوبی (ابلته از طریق فخری ملکپور) یعنی حریر شریعت زاده باعث شد فنون موسیقی ناب ایرانی را هم ناخواسته فرابگیرد و این را در بازخوانی تصانیف قدیمی اش میتوان دید بخصوص تصنیف"ز داغ حسرت در آتشم"روی ملودی عارف قزوینی که به بهاردلکش معروف است که اول بار توسط استاد شهیدی و ارکستر گلها اجرا شده بود را بازخوانی کرده اند و به زیبایی و ریزه کاریهای مینیاتوری تصنیف را تا حدود زیادی بخوبی پیاده کرده اند. حال مقایسه کنید با بازخوانی تصنیفهای"شب جدایی"(ساخته مجید وفادار در دشتی که با ارکستر گلها با صدای استاد حسین قوامی اجرا شده بود) و یا "آتشی در سینه دارم جاودانی" که به کل دچار اشکال ایرادات فراوانند. تنها ابتکار افزایش مترونم بوده که وضع را بدتر هم کرده. خواب برای یک پدر دیدن اینها سخت است. در تنبک نوازی هم پیرو سبک "تلاپ و تروپ" یا "فرهنگفری" است که با احترامی که به این خدابیامرز میگزارم اما در بین آشنایان موسیقی ایرانی (نه موسیقی سرودی) جایی ندارد. تکنیکهای اساتیدی چون حسین تهرانی، محمد اسماعیلی، امیر بیداریان نژاد، بهمن رجبی و جهانگبر ملک کجا و فرهنگفر کجا! چه رسد به همایون.درخواست پدر از گروه دستان که با پسرم کنسرت بگذارید به خاطر من، به گوشم رسیده چون گروه دستان بیشتر تمایل دارد با سالار عقیلی کنسرت بدهد و قبل از آن هم با وی کنسرتی داشت به نام "دریای بی پایان" و بعد از این کنسرت باز هم با سالار عقیلی همکاری کرد.چون این گروه یکی از معتبرترین گروه های فعال موسیقی سنتی کنونی است
اما بشنوید از دعوت نکردن از همایون شجریان برای خوانندگی ارکستر ملی در حالیکه سالار عقیلی و سینا سرلک هردو خواننده آنند. با این ترفند اعتراض به صدا و سیما اینهم می افتد به گردن اینکه ما را دوست ندارند و کنار گذاشته اند به دلایل سیاسی.الان خوانند اصلی ارکستر ملی نه قربانی بلکه سالار عقیلی است که خیلی از موفقیتهایش را مدیون ارشد تهماسبی (شاگردی که از استادش علیزاده برتر شد کنارگذاشته شد توسط مافیهای موسیقی ایران) است.همچنین از سالار عقیلی دعوت میشود که معتبرترین ارکسترهای کلاسیک اروپایی برنامه اجرا کند.اینها همه برای یک پدر سخت است.اما ترفند ترفند قدیمی است و اینبار با تلاش من و امثال من جلوی گول خوردن دوباره دوستداران موسیقی گرفته خواهد شد. خواننده درجه یک ایران هیچ کس به تنهایی نخواهد بود سلطان شجریان نمیتواند همایون را به مقام سلطانی برساند مگر خود همایون بدون تکیه به قدرت پدر خود به آموختن و تمرین بپردازد.البته آوازخوانهایی را میشناسم که در حد نزدیک به خوانندگانی چون شهیدی و قوامی و محمودی خوانساری میخوانند ولی خاموشند و سکوت را بر مجادله با پدرخواندگان موسیقی کشور ترجیح داده اند.بقیش باشه برای بعد اگه تحمل داشتید.خوش باشید.

منبع:

http://shabzendeha.blogfa.com/post-30.aspx

 

نظرات 10 + ارسال نظر
محسن دوشنبه 21 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:22 ب.ظ

دوست عزیز واقعآ امل تشریف دارید...
سزاتون همون احمدی نژاده و شاید هم آقازاده شریعت مداری کیهان تشریف دارید.

دوستدار استاد ایرج پنج‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:11 ق.ظ

آقا چرا اطلاع رسانی نمی کنین که دوستان به سایت www.whopopular.com برن و در بخش موسیقی به استاد HOSSAIN KHAJEAMIRI(IRAJ رای بدن در ضمن این سایت به دلایل سیاسی فیلتر و باید با فیلترشکن وارد بشین.

چی بگم ؟ پنج‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:14 ب.ظ http://www.musicema.com/module-pagesetter-viewpub-tid-1-pid-888.

لینکی که دادم منبع است


"

پیمان سلطانی (رهبر ارکستر ملل):
سالار عقیلی آدم فرصت طلبی است /صدا وسیما به من رودست زد

موسیقی ما - پیمان سلطانی رهبر ارکستر ملل گفت‌وگویی با لی‌لا رضایی درروزنامه امتیاز کرده و به انتقاد شدید از سالار عقیلی پرداخته است. ماجرااز این قرار است که سلطانی آهنگ وطنم با صدای سالار عقیلی را ساخته و تنظیم کرده و در حالی که حقوق این اثر متعلق به اوست سالار عقیلی آن را در مراسمهای مختلف اجرا کرده وحتی نامی از پیمان سلطانی نبرده است .

سلطانی به روزنامه امتیاز گفته: سالار عقیلی آدم فرصت‌طلبی است وحق خواندن این قطعه را ندارد. اگر این کاررا ادامه بدهد به جرات می‌توان گفت او یک سارق هنری است.

او همچنین گفته: من این قطعه را با خوانندگان دیگری همچون سینا سرلک وحسین علیشاپور اجرا کرده‌ام که بهترین اجرا توسط حسین علیشاپور بود.

او ادامه داده: من به صدا وسیما نامه زدم که از پخش آن جلوگیری شود ولی متاسفانه بازخوردی نداشت. او دربخش دیگری همچنین با اشاره به این موضوع گفته: صدا وسیما به من رودست زد.

سلطانی همچنین گفته: در سال ۸۴ قرار بود شجریان به همراه ارکستر ملل آن را درتخت جمشید اجرا کند اما نتوانستیم مجوز آن را دریافت کنیم. او که نیامد پذیرفتم با یک خواننده دیگری کار کنم و با یک اجرای تحمیلی با سالار عقیلی کار کردم.

همچنین قراربود علیرضا قربانی این قطعه را اجرا کند ولی در آن زمان دفتر موسیقی با او مشکل داشت.

"

همشهری شنبه 8 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:30 ب.ظ

اقای شجریان شاگرد اساتیدی هستند که همیشه به چشم حسرت به گلپا می نگریسته اند . و البته شاید هم این حسرت بجا بوده است .گلپا همه نظرها را بخود جلب کرد چرا که انچه خوبان همه داشتند او یکجا داشت .پس از این شاگرد (شجریان)جز عداوت چه انتظاری دارید ؟

مجتبی شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:03 ب.ظ

خدا را شاکریم که امروز رسانه ملی و روزنامه های زردی مانند کیهان و جوان خط خود را از خط مردم جدا کرده و بنابراین به حرفه این گربه سیاه ها بارانی نمی بارد و تلاششان برای تخریب شخصیتهای محبوب مردمی چون شجریان و سالار عقیلی پروژه های شکست خورده ایست و جانکندن های آخرشان است و این تخریب ها اثر عکسی در جامعه نشان می دهد نمی دانیم براستی چگونه پس از 30 سال چگونه این جماعت نفهمیدند این روشهای کشورهای کمونیستی به همراه کمونیست به گوره تاریخ پیوسته و دیگر تاثیری ندارد . درود بر استاد محمدرضا شجریان و شجریانهای ایران سبز.

[ بدون نام ] دوشنبه 1 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:46 ب.ظ

گلپا و ایرج آکادمیک موسیقی بلد نیستند بخصوص ایرج که اصلا در این حد و اندازه نیست. صدا و دانش شجریان می تواند به لحاظ آکادمیک مورد استفاده هنرجو قرار بگیرد
بنظرم شنا نباید راجع به چیزایی که آگاهی ندارید مطلب بنویسید.

محمود اما از جنس زغال پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:07 ب.ظ http://RGBFAF.BLOGFA.COM

واقعا متاسفم برات برو یه جایی سر تو بزار بمیر



بدبخت احمق بی خاصیت لجن

لازم نیست بیای با ده اسم مختلف بیای پیام بزاری . بدبختم خودتی .

اسی یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:37 ق.ظ

استاد شجریان همیشه با مردم بوده و مثل خیلی از هنرمند های مطرحکشوردر این بهبوهه ها ساکت نمیمونه.
shajarian is the Greatest!!

تا کور شودهر آنکه نتواند دید

ماهیت شجریان واسه همه رو شده . دو روی نون به نرخ روز خور !

محمد جواد صفاریان دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:34 ب.ظ http://persian-sheer.persianblog.ir/

دیدگاه سیاسی سالار چگونه است ؟
خیلی خواستم بفهمم اما در جستجو با نتایج ضد ی مواجه شدم

ناشناس جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:17 ب.ظ

سلام.
خوبه خودتون هم اعتراف کردین که هر چی استعداد هست رو بعضی ها تو سرش زدن و صداش رو بریدن و به خاک سیاه کشوندنش

چرا

چون با اونا نبوده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد